نامه ها٬ شماره ۴۶
سياوش دانشور
تفاوت شما چيست؟
با درود خدمت شما و دیگر دست اند کاران کانال یک. من یکی از علاقه مندان برنامه شما هستم و امید وارم نامه ام را بی پاسخ نگذارید. دو پرسش از شما دارم: 1) چه فرقی است بین سندیکا و اتحادیه؟ 2) چه تفاوتی است بین دیدگاه های شما و دوستانی که با عنوان مشابه حزبی در (کانال جدید) صحبت می کنند و یا حزب حکمتیست آقای مدرسی که هر شب یک ساعت برنامه دارند؟ البته نظر شخصی خود و خانواده و چندی از رفقای بیننده را در صورتی که مایل باشید خدمتتان در نامه بعدی عرض خواهم کرد. منتظر جواب نامه ام هستم. ارادتمند شما - عسکری
آقاى عسکرى عزيز٬
سنديکا و اتحاديه تفاوتى ندارند. سنديکا نام فرانسوى يونيون يا اتحاديه است. سنديکاليسم البته يک گرايش قديمى در جنبش کارگرى است که تلاشش را برايجاد شرايطى براى معامله کارگر و کارفرما متکى ميکند و در کشورهاى اروپائى و آمريکائى معمولا موئتلف جناح چپ بورژوازى يا سوسيال دمکراسى است. در مواردى از نظر ساختار تشکيلاتى در سطوح محلى و کشورى تفاوتهاى جزئى وجود دارند. اما سنت مبارزاتى معين و معرفه اى در جنبش کارگرى است. دراين زمينه توجه شما را به بحثهاى منصور حکمت در مورد تشکلهاى توده اى طبقه کارگر٬ شورا و سنديکا جلب ميکنم.
حزب ما محصول يک جدائى تحميلى از حزب کمونيست کارگرى در يکسال گذشته است. همينطور حزب حکمتيست انشعابى از همين حزب در سال ٢٠٠۴ است. اينجا امکان توضيح کل اين ماجرا نيست. به شما توصيه ميکنم اسناد اين جدائيها را در سايت حزب مطالعه کنيد. ما خوشحال ميشويم نظر شما و دوستان را بدانيم و حتما در موردش در همين ستون صحبت خواهيم کرد. اما من اينجا به نکاتى اشاره ميکنم. اين سه حزب مجموعا از نظر برنامه و اصول سازمانى و تاريخ و بخش معينى از سياستها متعلق به يک سنت واحد اجتماعى کمونيستى کارگرى هستند. تغييراتى در سيماى سياسى و فکرى حزب بعد از درگذشت منصور حکمت رخ داده است که تا امروز محصولات معينى را ببار آورده است. از جمله حاکم شدن گرايشات چپ راديکال و غير مارکسى در سنت رهبرى و تبئين سياسى و تئورى تحزب و يا ارزيابى دو حزب ديگر از همديگر و از ما. تفاوت ما با هر دو جريان ديگر٬ عمدتا در قلمرو سياستهاى تاکتيکى از جمله برخورد به مسئله سرنگونى و انقلاب٬ تلقى از تحزب کمونيستى٬ روش و سنت رهبرى کمونيستى٬ اولويت سياسى بويژه در رابطه با جنبش کارگرى٬ و برخى تبئين ها و اسناد سياسى در مورد رويدادهاى معين است. به نظر ما اين جدائيها اجتناب ناپذير نبودند و با علم به تفاوتهايمان تلاش کرديم اين روند را بازسازى کنيم که تاکنون موفق نشديم. اينکه اين جريانات در قامت و سيماى سياسى تاکنونى شان با تمام اشکال و ايرادهايشان ميمانند يا نه٬ نميتوان حکمى صادر کرد. بايد به رويدادهاى مشخص و چرخشهاى معين و سياستهاى مشخص هر کدام و تاثيرات آن در تعريف سيماى عمومى آنها توجه کرد.
در مورد تفاوتها و اختلافات سر موضوعات معين در سرى نشريات يک دنياى بهتر ما به تفصيل صحبت کرديم. از شما تقاضا ميکنم به سايت حزب و آرشيو نشريات مراجعه کنيد و آنها را مطالعه کنيد. موفق و پيروز باشيد.
انصاف و انسانیت یا دم خروس!
مطلبی که اخیرا در جوانان کمونیست 345 چاپ شده بیگمان ذهن هر خواننده بیطرفی را به سئوال و کنکاش می کشد. داستان از این قرار است؛ یکی از خوانندگان محترم آن نشریه که یدی طولانی در توهین و فحاشی به دیگر جریانات کمونیسم کارگری و قبل از همه به حزب اتحاد کمونیسم کارگری دارد٬ در نامه ای برای سردبیر آن نشریه کلی جوک و متلک و فحاشی به حزب اتحاد کمونيسم کارگرى نثار نموده و سر دبیر نشریه با ژستی بزرگ منشانه بادی به غبغب انداخته و اعلام کرده است: اگر اعضای حزب اتحاد خواهان برگشت نزد ما باشند با انصاف و انسانیت با آنها برخورد خواهیم کرد!!!
گفته های فوق حاکی از یک خود بزرگ بینی کاذب و غیر واقعی است که در خارج از آن جریان فاقد هرگونه اعتبار و ارزش کمونیستی است. این ژست گرفتنهای حق به جانب دیر زمانی است که تاریخ مصرفشان گذشته، نخ نما شده و فاقد هر گونه پشتوانه و استدلال منطقی است. حتى این روشها هم برای فرار از بن بست های فکری و تهيیج و نگه داشتن روحیه نیروها دیگر کارائی اش را از دست داده است! بیش از یکسال است که رهبری حکک از هیچ تلاشی برای سنگ اندازی، ضدیت و پرخاش گری و فحاشی علیه حزب اتحاد کمونيسم کارگرى کم نياورده است. به هر اقدام و ترفندی دست زده اند تا شاید سنگی بزرگ تر بر سر راه ما بیاندازند. متاسفانه کلکسيونى از انواع توهين شخصى علیه برجسته ترین کمونیستها و همرزمان منصور حکمت گرفته تا نسبت دادن زشت ترین خصایل غیراخلاقی به رفقای سابقشان مکتوب است! تلاش پنهانی و فرصت طلبانه برای تماس با کادرهای حزب اتحاد کمونیسم کارگری و قاپ زدن آنها هم بجاى خود محفوظ. سعی وافر نمودند برای شیطان سازی از علی جوادی، شیطان سازی از رفیقی که به لحاظ انسانی و تئوریکی در نزد موافقان و مخالفانش به گواه خاص و عام کمونیستی برجسته و انسانی مورد احترام است! اما آنها که بیشتر فریاد می کشند زخمشان کاری تر است! از استدلال منطقی و روشن شدن حقایق می گریزند! آنها که بیشتر به گرد خود سپر و جوشن گرفته اند از به هم ریختن آرامش کاذبشان در هراسند! اینها همانهایی هستند که تئوريهاى مارکس و منصور حکمت برای بقای کاخ تخیلی افکار پوپولیستی و سکتاریستی شان مضر و خطرناک است! در اوهام دست و پا میزنند و در کاخ خیالات خود در همین فردای سرنگونی جمهوری اسلامی٬ بدون درنظر گرفتن هیچ فاکتور واقعی و بدون هیچ اقدام عملی و بدون فراهم آوردن هیچ زمینه واقعی در جهت رهبری و سازماندهی انقلاب کارگری٬ جمهوری سوسیالیستی شان را اعلام و اجرا خواهند کرد! اینها براستی آدم را به یاد سوسیالیستهای اتوپیایی می اندازند! همین الان فکر می کنی فوریه، سن سیمون و رابرت اون برای اجرای یک تراژدی دیگر و اینبار از نوع مضحک تر آن در مقابلت رژه می روند! اینها همان جریانی هستند که با گرایشات پوپولیستی، سکتاریستی و غير کمونيستى کارگرى خود حزب رزمنده و قدرتمند کمونیستی کارگران را تا سرحد گروه فشار و یک جریان حاشیه ای تنزل دادند. اینها همانهایی هستند که در فردای سرنگونی جمهوری اسلامی شاهدان بلا اراده و نظاره گران جابجایی قدرت از دستی به دستان دیگر خواهند بود. اینها با اين سياستها حتى عليرغم ميلشان ادامه منطقی همان چپ سنتی هستند که در انقلاب 57 بدون هیچ توان و برنامه ای برای رهبری و کسب قدرت سیاسی و هژمونی طبقه کارگر همه چیز را دودستی به خمینی و مشتی آخوند مزدور سرمایه داری تقدیم کردند. و اما ما خواهان تکرار این گذشته های تلخ نیستیم. ما میخواهیم بطور عملی و با در نظر گرفتن بسیاری از فاکتورهای واقعی و موجود در جامعه٬ حزب قدرتمند کمونیستی کارگران باشیم و خوشبختانه در یک بیلان کلی با نظری گذرا به سابقه یکساله حزب اتحاد کمونیسم کارگری٬ علیرغم همه کمی ها و کاستی ها٬ علیرغم همه کارشکنی ها، نفرت پراکنی و غرض ورزیهای شخصی تا به امروز٬ به جرات می توان گفت حزب اتحاد با قدرت توانسته است بسیاری از تابوها را بشکند. با شهامت و بروشنی بر بسیاری از نقاط قوت و ضعف جنبش کارگری انگشت بگذارد. پرچمدار اندیشه های انسانی و سازمانگرانه و کمونیستی منصور حکمت باشد و بر آنها پای بفشارد. با جسارت انقلابی و مسئوليت کمونيستى براى متحد کردن جنبش کمونيسم کارگرى تلاش کند. امرى که متاسفانه سکتاريستهاى رنگارنگ نميخواهند ببينند و بفهمند و به قاچ زين شان چسپيده اند. و اين تلاش زمانى صورت ميگرفت که بزعم اندیشه های انحرافی و ماکیاولیستی دیگران جنگ و بمب های تروریسم دولتی آمریکا و تروریسم اسلامی برای "سوسیالیسم؟" فرصت ایجاد می کرد! این حزب ما بود که مسولانه انسان را اساس همه چیز دید و علیه جنگ و تحریم بپا خاست!
از همه اینها که بگذریم برای رهبری حکک گذشته از خود بزرگ بینیهای غیر واقعی و غیر عاقلانه شان٬ بهتر و به سود جنبش کارگری است که این رفقا بیش از این خود را عقل کل ندانسته و بدانند که دنیا همانی نیست که آنها فکر می کنند!! بهتر است به جای کینه های حقیر شخصی و پافشاری بر اندیشه هایی که هیچ پایی بر زمین واقعی ندارند٬ قدری خود را به واقعیتها، به انسانیت و کمونیسم منصور حکمت بزنيد تا معلوم شود انصاف و انسانیت یا دم خروس کجاست! کامران پایدار
کامران عزيز٬
متاسفانه برخى تصورشان اينست که ما جزو مسائل اجتماعى يا قربانيان هستيم که حالا قرار است دستگاه عدالت ايشان بزرگ منشى اش را به آنها نشان دهد. اين نوع ديدگاهها حتى درک نميکنند که صورت مسئله ما چيست. پاسخ دادن به زبان خودشان البته ساده ترين و بيهوده ترين کار است٬ اما ما خط مان اينست که وارد اين سطح پائين نشويم. يک نقطه قدرت ما دورى ازاين فرهنگ فرقه اى و شبه مذهبى چپ راديکال و نقد مستمر و تمام عيار سياسى آنست. موفق و پيروز باشيد.
ابراز محبت و خوشحالى
از اينکه ميبينم کمونيسم کارگرى و حزب حکمتيسم متحد شدند خوشحالم. اميدوارم همه چپها متحد شوند و کمى به اين فکر کنند که تمام دانش تئورى نيست. گروهى که خود را درست تر از ديگران ميدانند شايد در مسائل عملى نواقصى داشته باشند. با فدائيان و ... متحد شويد بگذاريد چپ سرکار بيايد و مراحل رشد عملى خود را طى کند. مسعوده.
مسعوده عزيز٬
متاسفانه هنوز متحد نشديم. تعداد زيادى انسانهاى واقعى که معضلات واقعى در تقابل با جمهورى اسلامى دارند و از روند انشقاق در کمونيسم کارگرى ناراضى و حتى سرخورده شده بودند به سياست ما با اعتماد و اميد برخورد کردند. اما اين مسئله به ديوار قديمى سکتاريسم و از خود متشکرى چپ راديکال برخورد کرد. لطفا در اين زمينه مطلب مندرج در نشريه شماره ۴۵ را مطالعه کنيد. ما هم عميقا براين باوريم که بايد چپ و کارگر سرکار بيايد و براى آن تلاش ميکنيم. اما چشم انداز اين پيروزى از اتحاد با فدائيان يا اتحاد چپ بطور کلى درنمى آيد٬ از برافراشتن پرچم مستقل کمونيستى طبقه کارگر عليه سرمايه دارى و تامين رهبرى و ايجاد سازمانهاى مورد نياز يک انقلاب اجتماعى حاصل ميشود. پيروزى کارگر و کمونيسم در گرو همين است. موفق باشيد.
تشکر از رهبرى حزب
با درود. از رهبرى حزب نهايت تشکر را داريم که نظرات خود را به طور جامع و کامل در مورد صحبتهاى کورش مدرسى در نشريه اعلام کردند. همه باهم آماده ميشويم براى حضورى سرخ در روز اول ماه مه. زنده باد آزادى و برابرى. رامين از جانب رفقاى جوانان حزب اتحاد کمونيسم کارگرى در تهران.
رامين عزيز٬
با خسته نباشيد. خوشحاليم که پاسخ هيئت دائر براى رفقا کافى و قانع کننده بوده است. حتما سر فرصت ديدگاهها و ملاحظات رفقا را در مورد نفس اين پروژه با ما در ميان بگذاريد. پيش بسوى اول مه با دقت و سازماندهى بالا. دست همگى را بگرمى ميفشاريم. موفق و پيروز باشيد.
ابهامات جواب گرفتند
رفقا درود. خواستم به شما بگويم مقاله على جوادى و سياوش دانشور بسيارى از ابهامات را جواب داد. پيش بسوى اول مه. آرش
آرش عزيز٬
خوشحاليم که نکات طرح شده در بحث پيرامون سرنگونى به سوالات و ابهامات رفقا جواب داده است. با دقت و برنامه روشن به سوى اول مه برويم. روز کارگر برشما و همه کارگران جهان مبارک باد. موفق و پيروز باشيد.
نيما انصارى عزيز٬
شعر اول ما دريافت شد. با تشکر و تبريک پيشاپيش اول مه. تلاشهاى شما در مراجعه به نهادهاى کارگرى و متشکل کردن پناهندگان و کمک به کسانى که قربانى اين وضعيت اند قابل تقديراند. خسته نباشيد و سلام من را به همه دوستان ترکيه برسانيد. موفق و پيروز باشيد.
با درودهاى انقلابى٬آزادى رفيق بهروز کريمى را از سوى جوانان حزب اتحاد کمونيسم کارگرى در تهران به خانواده آن رفيق و تمام آزاديخواهان و برابرى طلبان شادباش ميگويم . هرگز نميرد آنکه دلش زنده شد به عشق. تهران ٢٧ فروردين٬ روزبه .روزبه عزيز٬ ما هم متقابلا تبريک ميگوئيم. اميدورام بهروز عزيز سلامتى اش را بازيابد و دوستان ديگر نيز بزودى آزاد شوند . *